كوروش كشوردوستكوروش كشوردوست، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

پادشاه زندگي ما(كوروش كشوردوست)

جوجوی مامان

ایمان دارم که قشنگترین عشق، نگاه مهربان خداوند به بندگانش است، پس من تو را به همان نگاه می سپارم و می دانم تا وقتی که پشتت به خدا گرم است تمام هراس های دنیا خنده دار است ... پس ، شادمانه بالهایت را بگشا .... بی هیچ ترسی ... و بیاد بیاور : کبوتر بچه گان همیشه در لانه ماندنی نیستند ... و مگذار لانه کوچکت قفست باشد... درآسمان خوبی ها ، پرواز را آغاز کن ... تا اوج وحتی بالاتر از آن ... برای آسمان سقفی متصورنیست ...   ...
5 آبان 1393

شیطونو بلا

پسر عزیزم  نمی تونم بگم تا این لحظه چقدر شادی بخشیدی به زندگیمون ولی تا بینهایت خوشبخت شدیم. البته نمیخام بگم همه چی به راحتی میگذره خیلی سختی هم داره ولی انصافا ادم وقتی مادر میشه صبرش خیلی بالا میره .من اگه قبلا یکی یه ویشگونم میگرفت جیغم هوا میرفت ولی الان خیلی تحملم بالا رفته . تمام بدنم کبوده از گاز گرفتنات ولی اصلا ناراحت نیستم . خیلی بازیگوش و نازشدی . الهی 1000 ساله بشی . از درو دیوار بالا میری . دقیقا به همون چیزی که نباید دست میزنی وکلی بازیگوشی دیگه.  خوشحالم که شادی و سلامت.  ...
1 آبان 1393

عید غدیر وزیارت امام رضا (ع)

ﻣﻦ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﻋﯿﺴﯽ ﺍﮔﺮ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ ﺯﻧﺪﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻫﻞ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎﻋﻠﯽ . ﯾﺎ ﮐﻠﯿﻤﯽ ﻣﻴﺸﻮﻡ ﻣﻮﺳﯽ ﺍﮔﺮ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ. ﺍﮊﺩﻫﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﻋﺼﺎ ﺭﺍ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎﻋﻠﯽ . ﻣﻦ ﻏﻼﻡ ﯾﻮﺳﻒ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﺼﺮﻡ ﮔﺮ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺯﻟﯿﺨﺎ ﺭﺍ ،ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎﻋﻠﯽ. ﭘﯿﺮﻭ ﺩﯾﻦ ﺧﻠﯿﻠﻢ، ﮔﺮ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻣﺪﻋﯽ ﺟﺎﻥ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺣﯿﺎ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎﻋﻠﯽ ﭼﻮﻥ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﯾﻮﻧﺲ ﻣﺮﯾﺪﺵ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻗﻌﺮ ﺩﺭﯾﺎ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎﻋﻠﯽ . ﻣﺴﻠﮏ ﻧﻮﺡ ﻧﺒﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺸﻪ ﻣﯿﺴﺎﺯﻡ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮔﺸﺘﻪ ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﺑﻼﯾﺎ ﺍﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﯾﺎﻋﻠﯽ ...
26 مهر 1393

تولد مامانی عزیز

 مامانی عید سعید قربان بدنیا اومده و به این خاطر اسم مامانی تو شناسنامه حجیه است یعنی کسی که به حج رفته . به پیشنهاد بابا علی برای مامانی تولد گرفتیم البته بدون اینکه مامانی بدونه. من زنگ زدم و گفتم کوروش مریضه زود بیا ببریم دکتر . خاله هام رفتن کادوها رو خریدن و حسابی خوش گذشت و البته ظرف میوه ها و کیک تولد توسط جنابعالی چنذ باری چپه شد مامانی وقتی اومد تو خونه میگفت زود حاضر شو بریم ولی با اومدن بابا علی و کیک تولد فهمید همه چیز نقشه بوده. ولی اخر شب پشیمون شدم که چرا اینجوری مامانی رو حول کردم . چون به هوای اینکه زود میریم سوار ماشین میشیم مامانی در ماشینشو قفل نکرده بود و یک دزد لاکردار رفته بود ماشینو برداشته بود و برده بود یک ک...
14 مهر 1393