خدای من
حالا تقریبا یکسال است که من مادرم.... به گمانم وقتش است که باورکنم این معجزه الهی را ... بهتر است زودتر از آنکه دیر شود باورش کنم.... دیر یا زود تو عزیزترینم به دنبال سرنوشتت خواهی رفت.... اینها ولی یقینا بهترین روزهای زندگی من است ..... این روزها بی نهایت دلیل برای گزاردن سر بر سجده شکر دارم..... همیشه داشته ام و این روزها بیشتر....... تو را با تمام حجم کوچکت در آغوش میکشم و غرق لذت مادری میشوم..... حالا که بلندای تو سرو چمان من تنها چند ده سانتی متر است و آغوش مرا بیش از هر جای دیگری در دنیا میخواهی..... این روزها تو همه دنیای منی و من هم تمام ...
نویسنده :
مامان نوشين و بابا علي
11:00