کلمات جدید
روزگارقشنگی داریم پسرم درسرلوحه این تقدیرزمان ،نقشی به جامی گذاری باخنده هات، باشیطنت هات ،دلتنگیها گم می شوند آنگاه که سکوت خانه باصدای زیبای تو می شکند لحظه های شیرینی به پامی داری باخنده هات می خندیم لذت می بریم شاید این همان خوشبختی واقعی ماهست کودک من ،شیرینم ،هرگزنمی خواهم این روزها رابه دست زمان بسپارم که برای مرورآن دلتنگ و اما چاره ای نیست من ازاین روزها می گذرم تا تورادربهترین جایگاههاببینم بزرگ شدنت راببینم .پسرم عزیزجانم یاری خداپناه توباشد عاشقانه می پرستمت
و اما شیطنت ها
شبا تا بابایی میخواد تشک و پتوها رو پهن با یه ذوقی می دویی طرفش و خودتو میندازی رو رختخواب که مگه دلمون میاد تاب تاب عباسی ندیمت. اوایل نمیفهمدیم منظورت چیه ولی حالا کلمه تاب تاب رو هم میگی . در ضمن بابات رفیق خوبی برات شده باهم یک فوتبالی بازی می کنید که شاید کمتر کسی باورش بشه این بچه حتی یکسال هم نداره . انچنان دنبال توپ نفس نفس میزنی که بابا رو از رو میبری .
خدا نگهدار دو عشق من باشه.